Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the all-in-one-seo-pack domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/hihes/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114

Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /home/hihes/public_html/wp-includes/functions.php:6114) in /home/hihes/public_html/wp-content/plugins/wp-super-cache/wp-cache-phase2.php on line 1563

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the all-in-one-wp-security-and-firewall domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/hihes/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
دانلود آهنگ کاوه آفاق رخ دیوانه - دانلود ریمیکس و آهنگ جدید
موزیک - عمومی

دانلود آهنگ کاوه آفاق رخ دیوانه


دانلود آهنگ کاوه آفاق رخ دیوانه
آهنگ کاوه آفاق رخ دیوانه با لینک مستقیم همراه با پخش آنلاین
Download New Music Kaveh Afagh Rokhe Divaneh
ترانه : کاوه آفاق | آهنگ : کارن همایون فر

متن آهنگ کاوه آفاق رخ دیوانه

آورد به اضطرارم اول به وجود جز حیرتم از حیات چیزی نفزود

رفتیم به اکراهو ندانیم چه بود زین آمدنو بودنو رفتن مقصود

گر بر فلکم دست بدی چون یزدان

برداشتمی من این فلک را ز میان

از نو فلکی دگر چنان ساختمی

کازاده بکام دل رسیدی آسان

تا باز شدند چشمام آغاز شدند غمهام

تا بوده رو به ما بستست همه درهوو

این بازی بی پایان این جنگ بی انجام

حقم بیش از این بود اما هنوز اینجام

شعر آهنگ کاوه آفاق رخ دیوانه

ما لعبتکانیم وفلک لعبت باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یک یک باز

ای دل چو حقیقت جهان هست مجاز

چندین چو خوری تو غم از این رنج دراز

تن را به قضا سپارو با درد بساز

کین رفته قلم ز بحر تو ناید باز

تا باز شدند چشمام آغاز شدند غمهام

تا بوده رو به ما بستست همه درهوو

این بازی بی پایان این جنگ بی انجام

حقم بیش از این بود اما هنوز اینجام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 + 20 =

دکمه بازگشت به بالا