دانلود آهنگ قدیمی روحم جسمم شد خسته از بازیچه گشتن
متن ترانه
روحم جسمم شد خسته از بازیچه گشتن
در هر دامی افتادن و از خود گذشتنآزرده روحم از این بیهوده گفتن
بیهوده راز خود را در دل نهفتن
خفتن در آرزوی خواب تو دیدن
اما ز تیره روزی شبها نخفتن
روحم جسم شده خسته از این بازیچه گشتن
در هردامی افتادن و از خود گذشتن مهستی
ای عشق بی ثمر آرامشم مبر
آتش دگر میافروز
عمری نخفته ام
با کس نگفته ام
زین رنجه آشیان سوز
تو کنون مگشا زبان من مهستی
مزن آتش غم به جان من
مزن آتش غم به جان من
روحم جسمم شد خسته از بازیچه گشتن
در هر دامی افتادن و از خود گذشتن
آزرده روحم از این بیهوده گفتن
بیهوده راز خود را دل نهفتن مهستی
خفتن در آرزوی خواب تو دیدن
اما ز تیره روزی شبها نخفتن
روحم جسمم شد خسته از بازیچه گشتن
در هر دامی افتادن و از خود گذشتن مهستی
