آهنگ قدیمی

دانلود آهنگ راز و نیاز از حبیب متن آهنگ

حبیب (3)

دانلود آهنگ غمگین قدیمی راز و نیاز با صدای حبیب

متن آهنگ

دلم میخواست بر بال زمانه

سپارم دل بسوی بی کرانه

بکوبم خانه داده خداوند

بگیرم دامنش را بی بهانه

خداوندا تو. را آتش فروزی

زده آتش زهرسو آشیانه

آهنگ راز و نیاز از حبیب

خداوندا اگر بال و پرم سوخت

همه نام تو است در. این میانه

خداوندا مسوزان خانه ام را

که ویرانگر تویی در این میانه

اگر امروز غربت راه. عشق است

آهنگ راز و نیاز از حبیب

شده معوای. گردان شبانه

اگر امروز در دشت جنوبم

بهر سو می گشد آتش زبانه

اگر امروز سرو. خاطراتم

خمیده گشده بر دار زمانه

اگر امروز جان. مهربانم

شده در بندت دژخیم زمانه

همه نام تو است بر لب بهانه

آهنگ راز و نیاز از حبیب

اگر در جنگل سبز شمالم

نشسته خون کران تا بی کرانه

همه نام تو است. بر لب بهانه

همه یاد تو است در این میانه

خداوندا فنا کن. هر چه کردیم

که مردم زین بساط خودسرانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − ده =

دکمه بازگشت به بالا