آهنگ قدیمی

دانلود آهنگ کشتی زر ورقی از مارتیک

مارتیک (7)

دانلود آهنگ قدیمی کشتی زر ورقی از مارتیک با لینک مستقیم

متن ترانه

دستامون لاغرو بی رمق کشتی میساختیم از زر ورق
کشتی زر ورقی طعمه بارون نمیشد
قلبای عروسکی تو سینه ویرون نمیشد
شبا تو دست پدر یه اسمون خواب میدیدیم
لالایش معجزه بود وقتی که بیخواب میشدیم
روزای رفته رو باید از ته دل داد کشید
بایه ابنبات میشد مزه دنیا رو چشید
ناخدای کشتی زرورقی شکل پدر بود
توی خواب
قصه غرق کردن خورشید برامون چقدر قشنگ بود
روی اب ماهییای رنگی نزدیک سحر
مهمونی نور میدادند
اونا مهربون بودن تو اب شور
حرفای شیرین میزدن
کشتی زرورقی تو داغ خورشید نمیسوخت
ناخداش شادیمونو به زندگی نمیفروخت
سایه دستای اون خورشیدو بی اثر میکرد
تنش مثل باده بود خوابو مثه سفر میکرد
یه شب از همون شبا که اسمون گریه میخواد
کشتی رو ساختیمو منتظر نشستیم که بیاد
اونشب اما زیر گنبد کبود
نفسای گرم لالایی نبود
اسمون خوابمون وقتی که بیستاره شد
کشتی زرورقی تو دریا پاره پاره شد
روزای رفته رو باید از ته دل داد کشید
بایه ابنبات میشد مزه دنیا رو چشید
روزای رفته رو باید از ته دل داد کشید
بایه ابنبات میشد مزه دنیا رو چشید
روزای رفته رو باید از ته دل داد کشید
بایه ابنبات میشد مزه دنیا رو چشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × پنج =

دکمه بازگشت به بالا