خواب بودم به دلم هجمه ای از غم آمد حاج منصور ارضی
(۵) خواب بودم خواب دیدم مرده ام
السلام علیک یا اباعبدالله خواب بودم خواب دیدم مرده ام بی نهایت خسته و افسرده ام تا میان گور رفتم دل گرفت قبر کن سنگ لحد را گل گرفت روی من خروارها از خاک بود وای قبر من چه وحشتناک بود بالش زیر سرم از سنگ بود غرق ظلمت سوت
(۷) منصور ارضی - ۴
ای کاش که مردی غم بسیار نبیند. از بی کسی اش کوچه به کوچه ننشیند دیدی چه آمد به سرم این دو سه روزه. خالی شده بود دور و برم این دو سه روزه هر در که زدم در به رویم وانشد اصلا
(۹) حاج منصور و اشعار شاعران ایشان آذر ۱۳۹۰
خواب بودم به دلم هجمه ای از غم آمد کردبیدار مرا گفت محرم آمد. باز دیدار شما سینه زنان روزی شد بازروی سر ما سایه پرچم آمد. باز چند روز دلم بوی شهیدان دارد در دلم خاطره باید شهیدان آمد